مايسامايسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

برای دختر نازم مایسا, همه زندگی مامان وبابا

اولین استرسی که به مامان و بابا دادی

1391/9/26 0:35
نویسنده : مامی مایسا
86 بازدید
اشتراک گذاری

جوجو مامان

امروز مردم از استرس مامانی با دوستش سارا رفته بودم بیرون وقتی برگشتم دیدم به خونریزی افتادم

یعنی اینقدر ناراحت شدم که خدا میدونهگریه

سریع بابایی اومد دنبالم و رفتیم بیمارستان خیلی گریه کردم    گریهگفتم حتما نینیم و از دست میدم

وای که هر چی بگم از حالم کم گفتم بابایی هم خیلی ناراحت بود    ناراحتولی میخواست که به من روحیه بده

خیلی خودش و کنترل میکرد ولی من حال اونم درک می کردم

خلاصه که تا نوبتمون شد و رفتیم اتاق دکتر اونم گفت که سریع برو سونو گرافی

تا رفتیم طبقه ١١ برای سونو

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

خدارو شکر که دکتر گفت همه چیز خوبه وقلبش هم میزنهخنده

مامان قربون اون قلبت برههههههههههقلب

خدایا ازت ممنونم

خودت از نی نی من محافظت کن

شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت خدا جووووووووونمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)