مايسامايسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

برای دختر نازم مایسا, همه زندگی مامان وبابا

1 ماهگی

1392/4/22 3:15
نویسنده : مامی مایسا
562 بازدید
اشتراک گذاری

دخملکم بالاخره بعد از یک انتظار طولانی اومدی و ما یک خانواده ٣ نفره شدیم

٤ رز بیمارستان بودیم و سهشنبه شب ساعت ١٢ شب اومذیم خونه

اصلا باورم نمیشد که من دیگه مامان شدم وجود تو توی خونه یه چیز جدید بود برای من خیلی سخت بود چون من هم بیتجربه بودم و از همه مهمتر اینکه اینجا تنهام .خیلی سخته خیلی ولی سعی کردم باهاش کنار بیام و مامان خوبی برای شما باشم

٢ هفته اول خیلی خیلی سخت بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود واقعا از بی خوابی داشتم میمردم. هر روز بیشتر از ٢ یا ٣ ساعت نمیتونستم بخوابم

٢ هفته دوم یه کم بهتر شد چون هر ٢ یا ٣ ساعت یک بار بیدار میشدی که شیر بخوری

البته کلا که بچه خوبی هستی و مامی و اذیت نمیکنی خداروشکر خوب شیر میخوری خوب میخوابی نق نقو نیستی دل دردم نمیگیری

من و بابایی خیلی خیلی دوست داریم . با همه سختیها و تنهاییها و بیتجربه گیهای مامی ولی خداروشکر همه چی خوب داره بیش میره

همه خیلی دلشون میخواست که بیان بیش ما و نورو ببینن هم خانواده مامی هم خانواده بابایی ولی چون سفارت بستس خیلی سخته ولی میدونم که همه دلشون اینجاس

مامان جون و خاله مهسا ک هر روز چند ساعت از طریق یاهو میان و تورو میبینن

خدا کنه زودتر بشه همدیگرو از نزدیک ببینیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)